سیدمحمد سادات میر

The personal blog of " Sayyed Mohammad Sadat Mir "

سیدمحمد سادات میر

The personal blog of " Sayyed Mohammad Sadat Mir "

سیدمحمد سادات میر

تنها دو کتاب را از دوران مدرسه به یاد دارم!
بنویسیــم و بخوانیــم ...
پس من می‌نویسم و شما بخوانید :)
این وبلاگ از تاریخ ۱۳۹۶٫۱۱٫۰۶ فعالیت خود را آغاز کرده است.
/ با نهایت احترام و ارادت /
| سیدمحمد سادات میر |

پربیننده ترین مطالب

حانیه - قسمت هشتم

حــانــیــه
قسمت هشتم | به قلم "سیدمحمد سادات‌میر"

    نتایج کنکور اعلام شد. همانطور که پیش‌بینی می‌کردم نه تنها سمنان، بلکه هیچ جای دیگر هم قبول نشدم. ولی این آخرین راه نیست. من با یک انگیزۀ مضاعف، یک سال دیگر، شبانه‌روز درس خواندم و دومین کنکور زندگی‌ام را در سن بیست‌وهفت سالگی دادم.
کی فکرش را می‌کرد امیرعباسی که با چک و لگد بابا و دمپایی مامان نمره ده می‌گرفت، حالا یک سال پشت کنکور بماند و مدام تقلا و تلاش کند!؟

    کنکور دوم را هم دادم و باز هم قبول نشدم! حالم داشت از همه چیز و همه کَس بهم می‌خورد. منی که در تمام این بیست‌وهشت سال همۀ رؤیاهایم این بود که آنقدر پولدار شوم تا ماشینی برای بابا بخرم و سرویس طلایی برای مامان؛ و وقتی خانه معصومه اینها می‌رویم، بجای چیپس و پفک، عروسک باربی اصل برای فاطمه کوچولو بخرم و شلوار جین نوزادی برای شاه‌پسر تازه متولد شده‌اش؛ و در نهایت یک قصر آرزوها برای خودم و حانیه و خاله سکینه بگیرم تا ادامه زندگی‌مان را در آن به سر کنیم؛ حالا بدون اینکه کار و بار درست و حسابی‌ای داشته باشم، اولین دودهای بهمن را هدیه ریه‌هایم کردم! وضع انقدر خراب است که پول ثبت‌نام دوباره کنکور را هم ندارم. اگر بجای این دو سالی که درس خواندم، سر کار می‌رفتم، شاید الآن حداقل پول توجیبی‌ام را از بابام نمی‌گرفتم....
ای حانیه خانم! ببین چه کردی با ما و روحت هم خبر ندارد . . .  .

    گذشت و کنکور امسال را هم با پول بابا شرکت کردم. نتایج آمد. باورم نمی‌شد. امیرعباس انتظامی، فرزند خلیل، رتبۀ سه‌ی کنکور سراسری ایران، پذیرفته شده در رشتۀ دندانپزشکی دانشگاه تهران! چیزی نگذشت که از طرف دانشگاه‌های کشورهای مهم دنیا از جمله ایالات‌متحده باهام تماس گرفتند. جان کلام همه‌شان این بود: «بیا کشور ما. خانه و زندگی و وسایل پژوهش و رفاه و دختر! از ما. درس و تحقیق و آزمایش و دستآورد از تو. هر مقدار زمان که بخواهی داری و هر امکاناتی که مدنظرت باشد، برایت مهیاست. فقط تضمین کن دست آخر نتایجی بدست آوری تا ما را یک قدم به سمت پیشرفت در عرصۀ دندانپزشکی در دنیا کمک کند». این نوع برخورد با یک آدم هیچی ندار تماماً برایم عجیب بود.

    حقیقتاً انتخاب سخت و دشواری بود. از یک طرف حانیه بود و ایران و خانواده؛ و از طرفی دیگر بهترین‌ها در هر زمینه‌ای بودند و سفرهای خارجه و آینده.. دو راهی‌ای که بدترین انتخاب، بهترین انتخاب بود!

ادامه دارد ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی